۱. در حالی که تحریمها اثر چندانی بر اقتصاد و غیره ما نداشته است، نمایشگاهی که تهمینه میلانی از نقاشیهای خود برگزار کرده بود، با اتهامهایی مواجه شد و چون قرار بود کسی با آتش بازی نکند، به طور داوطلبانه تعطیل شد؛ در اقدامی دیگر، صابر ابر به #این دلیل که هماهنگ نکرده بود، کتابی را فروخت که قیمت آن حواشی عجیبی آفرید؛ یکی از آگاهان معتقد است عصبانیتها و تهدیدهای رسانهای، زیر سر اینستاگرام است و باید برای آن چارهای اندیشیده شود؛ طبق پیشنهاد آگاه مزبور، هر گاه شباهتی در آثار یک هنرمند یا آثار دیگری مشاهده شود، یا قیمتگذاری آثار تنشزا باشد، کارگروهی متشکل از کاربران خبره و هنرمندان عزیز تکلیف ماجرا و کاربرانی را که باید بلاک شوند، روشن خواهد کرد؛ اگر ماجرا از ریشه درمان شود، یعنی اینستاگرام را ببندند، بهتر هم هست.
۲. تغییر ناگهانی گردانندگان مجلات همشهری، باعث شده است که بسیاری از روزنامهنگاران نسبت به صلاحیت افراد جدید معترض باشند؛ از آن جا که ما طبق خط مشیمان در چنین دعواهایی وارد نمیشویم، پیشنهاد میکنیم همهی تیمهای قدیم و جدید نشریه را منتشر کنند و قضاوت را بر عهده خوانندگان بگذارند؛ بودجهش را هم از محل تحقیق و توسعه بدهند؛ بیایید به مخاطبان احترام بگذاریم، تا هم اختلافها کم شود، هم سر فرصت فکری برای تعیین صلاحیتها خواهد شد.
۳. روایت وکیل محمدرضا #شجریان از شکایت علیه صداوسیما چنین بود که قاضی گفته است شجریان یک «ها ها هایی» کرده است؛ چرا باید صداوسیما را تعقیب کنیم؟! گویا استدلال اصلی در رد شکایت هم کمک صداوسیما به ازدیاد شهرت آن خواننده در سالهای پخش غیرقانونی آثارش بوده است. با توجه به فرصتهای فراگیر تبلیغاتی رسانه ملی برای انواع هنرمند و کفش پیادهروی و لبنیات، ممکن است کار به محاسبه ارزش آگهیهایی که برای خواننده پخش شدهاند، برسد و قضیه برعکس شود؛ با ما همراه باشید.
۴. فعلا در دوران انتقاد از فضای مجازی هستیم؛ انتقاد معاون اجتماعی پلیس از «سلبریتیهای قدکوتاه» و سرگرم شدن جامعه به موضوعات زرد، در کنار انتقاد رئیس پیشین صداوسیما از «سلبریتیهای مجازی»، نشان میدهد که اینترنت باید ساماندهی شود؛ #این که چرا تلاشها برای ساماندهی هنوز به نتایج کامل نرسیدهاند، جای بررسی دارد... اما پیشنهاد میکنیم وزارت ارشاد و دیگر نهادهای مسئول، زودتر ردهبندی چهرهها را اجرا و ابلاغ کنند، تا جامعه به بیراهه نرود.