سینمای ایران سالها روایتگر قصه زنان بوده؛ زنانی از طبقههای مختلف اجتماعی با تحصیلات و تجربه زیستنهای متفاوت. زنان قدرتمند، مستقل، عاشق، وابسته و خیلی وقتها زنان ضعیف و شکننده. اما این شاید نخستین بار باشد که در سینمای ایران با قصه زنی روبهرو میشویم که هرچند تحصیل کرده نیست، خانواده حمایتگر ندارد و در طبقه متوسط رو به پایین و در یک شهر کوچک زندگی میکند، اما در زندگی کاملا قائم به خود است. او ادعایی برای مادر فداکار بودن ندارد، خودش را به خاطر فرزندانش فدا نکرده، با واقعیت وجودش کنار آمده، تصمیم گیرنده است و حاضر است بیگلایه و مظلوم نمایی، یک تنه با عواقب تصمیمهایش روبهرو شود. عزت نفس بالایی دارد و در عین حال با مهربانی میخواهد تمامی زخمهای قدیمی و تازه را التیام دهد.
شکوه زنی است که در میانسالی تصمیم میگیرد همسر سالخورده اولش را که فرزاندانش در خانه سالمندان گذاشتهاند، به خانه خود و همسر دومش بیاورد و از او نگهداری کند. در این راه نه حرفهای کهنه قدیمی، نه پچپچههای مردم شهر کوچک و نه حتی لجبازیهای کودکانه دو مرد به خاطر حضور یکدیگر باعث نمیشود از تصمیمش منصرف شود. شکوه با بازی فاطمه معتمد آریا زن قدرتمندی است که توانایی مدیریت زندگیش در شرایط بحرانی را دارد. میتواند همزمان هم حرمت پدر سالخورده فرزندانش با بازی درخشان رضا بابک را نگه دارد، هم احترام همسر جوانش با بازی سعید آقاخانی را که با آمدن رقیب قدیمی دچار تضاد شده و نمیداند با موقعیت جدید چگونه کنار بیاید. شکوه زنی است که میخواهد زندگی کند و به دیگران مهر بورزد بدون این که منتظر پاسخ محبتشان باشد.
فیلمنامه هر چند زنی توانمند را برای سینمای ایران به ارمغان میآورد و به دو شخصیت اصلی مرد هم درست پرداخته، اما وقتی کمی از سه شخصیت اصلی فیلم دور میشود و وارد خرده روایتها میشود به مشکل برمیخورد؛ داستانهای فرعی «بنفشه آفریقایی» یکی پس از دیگری بیسرانجام و بدون توضیح رها میشوند، انگار مطرح کردنشان از ابتدا لزومی نداشته.
«بنفشه آفریقایی» فیلمی نیست که هر چند دقیقه مخاطبش را با ماجرا یا التهابی روبرو کند و ریتم آرام فیلم کاملا در خدمت مضمون است. هرچند بازی هر سه بازیگر اصلی فیلم قابل تامل و دیدنی است؛ اما بیشک ستاره «بنفشه آفریقایی» با فاصله زیاد از دیگر بازیگران، رضا بابک است که نقش پیرمردی بیمار، دلشکسته، عبوس و ناچار را با قدرت و مسط بازی میکند. این فیلم بدون شک میتواند شروع دوبارهای در کارنامه معتبر این بازیگر پیشکسوت باشد.
در «بنفشه آفریقایی» همه عوامل در خدمت فیلم هستند. طراحی صحنه و لباس، گریم و تصویر سعی دارند با دیده نشدن و در خدمت فیلم بودن به بهتر دیده شدن فیلم کمک کنند. هیچکدام از عوامل فریاد «من را ببین» سر نمیدهند و همه اجزای فیلم یکدست است. قابهای زیبای رضا تیموری فیلمبردار با سابقه سینمای مستند در همکاری با مدیر فیلمبرداری فرهاد صبا کاملا در خدمت مضمون فیلم است. مونا زندی حقیقی در دومین اثر سینماییاش قدم محکمی برداشته و اثر قابل توجهی ارائه داده است.