از غرزدن و غر شنیدن درباره كیفیت برگزاری جشنواره فجر خسته شدهاید؟ باور كنید منتقدان و خبرنگارانی كه به اقتضای علاقه یا حرفهشان درگیر كارناوال ده روزه جشنواره فجر شدهاند بیشتر از هر كسی از این حرفهای تكراری درباره بینظمی و آشفتگی در نحوه برنامهریزی و ادارهِ جشنواره دلزده شدهاند. اما اتفاقاتی كه امسال در حال وقوع است به حدی توهینآمیز و شرمآور پیش رفته كه نمیشود در موردش سكوت كرد و ننوشت؛ حتی اگر این نوشتهها و اعتراضها هیچ گوش شنوایی در میان مدیران نداشته باشد و فقط به یك جور درد دل دوستانه شبیه شود. راستش با اتفاقاتی كه در چند ساعت و چند روز گذشته در به اصطلاح كاخ جشنواره رخ داده باید امسال را سال رسوایی مدیرانی دانست كه خیال میكنند با حرفزدن از گل و بلبل و لبخند زدن به دوربین و قایمشدن پشت نطقهای شعاری و شعرگونه میتوانند بیكفایتیشان را مخفی كنند و آدمهای فرهیخته به نظر بیایند. مدیرانی كه خیال میكنند میتوانند با گرفتن عكس یادگاری با امثال شهاب حسینی یا مهتاب كرامتی و ستارههای دیگر كسب اعتبار كنند و خودشان را آدمهایی شایسته جا بزنند.
یكی از این مدیران بپرسد واقعا نمیشد حدس زد اكران «لانتوری» در ساعت پایانی یك پنجشنبه شبِ شلوغ میتواند به یك فاجعه رسانهای تبدیل شود و برج میلاد را به قول مجید توكلی (در نشست رسانهای فیلمش) در وضعیتی قرار بدهد كه هر لحظه امكان دارد فاجعهای شبیه فاجعهِ منا در آن اتفاق بیفتد؟ این همه كارت مهمان چطور بین اهالی غیرمرتبط توزیع شده؟ چرا امسال تعداد سینماگرانی كه فیلم ندارند از كسانی كه فیلمشان در یكی از بخشهای مسابقه پذیرفته شده در برج میلاد بیشتر است؟ مدیران شهرداری چرا باید كنار اهالی رسانه فیلم ببینند؟ سردبیر فلان روزنامه ورزشی با چه ساز و كاری موفق به گرفتن كارت شده؟ عوامل اجرایی دبیرخانهِِ جشنواره و مسئولان بیتجربه صدورِ كارت، چطور وقتی حتی مجوز حضور بعضی از اعضای انجمن منتقدان در برج میلاد حاضر نشده به خودشان اجازه میدهند جلوتر از همه در صفها بایستند و هر فیلم بیكیفیتی را هم با ذوق و شوق تماشا كنند؟ چطور میشود انتظار داشت كسی بدون خستگی دركردن بین سئانسها درحالی كه نه در داخل مركز همایشهای برج میلاد جایی برای نفس كشیدن وجود دارد و نه در محوطه بیرونی آن، بتواند یك فیلم را درست تماشا كند و از آن لذت ببرد؟ مدیر كاخ، دبیر جشنواره و شخص رئیس سازمان سینمایی نباید به خاطر این افتضاح مدیریتی عذرخواهی كنند و به اشتباهشان در گوش ندادن به تذكرها و توصیههای دیگران اعتراف كنند؟ هنوز چند روز بیشتر از حرفهای علی جنتی نگذشته كه جشنواره امسال را كارنامه كاملی از دستاوردهای وزارت ارشاد و سازمان سینمایی معرفی كرده بود. لطفا یک نفر كه به گوش آقایان جنتی و ایوبی و حیدری و غریبپور برساند برگزاری یك مراسم ساده كه نظم و احترام در آن رعایت شده باشد بیشتر از هر چیز جزو كارنامه كاری شما محسوب میشود. آقایان محترم، فیلمها را دیگران میسازند و شما وظیفهای ندارید جز خدمترسانی به همین سینماگرانی كه این فیلمها را میسازند و منتقدان و خبرنگارانی كه درباره این فیلمها مینویسند. از انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی تعجب میكنم كه چطور بعد از اتفاقات چند روز گذشته به خصوص فاجعه قابل پیشبینی دیشب حتی یك بیانیه اعتراضی ساده برای دفاع از شخصیت و منزلت اعضایش صادر نكرده. از خانه سینما كه این روزها سرش حسابی گرم شمردن آرای تماشاگران در سینماهای مردمی است تعجب میكنم كه چطور حواسش نیست بخشی از اعضایش كه برای تماشا فیلمها یا اكران فیلمهایشان به برج میلاد میآیند چطور یكی از دشوارترین تجربههای زندگیشان را پشت سر میگذارند و نه میتوانند فیلمی را در آرامش تماشا كنند و نه میتوانند از اكران فیلمهایشان با صدا و تصویر مناسب لذت ببرند. در هر كجای دنیا كه نظام صنفی قابل اعتنایی وجود داشت میشد با یك حركت جمعی و تحریم جشنواره به بخشی از این مطالبات ساده رسید. اینجا اما همچنان ایران است و این جور تصورها و حرفها كاركردی آب در هاون كوبیدن ندارد.
خوشبختانه شخصا توانستهام تعدادی از فیلمهای مهم را در سالنهای مردمی ببینم كه بعضی از آنها مثل پردیس كوروش نسبت به سالن اصلی برج میلاد كیفیت نمایش بسیار بهتری دارند. هر كسی كه امسال اصلا پایش به برج باز نشده و در سالنهای دیگری فیلمها را تماشا كرده و قطعا هم احترامش حفظ شده و هم فیلمها را با آرامش بیشتری تماشا كرده. میشود حدس زد بخشی از واكنشهای بهشدت تندی كه نسبت به لانتوری در رسانهها ثبت شد محصول تماشای فیلم در شرایطی غیراستاندارد بوده كه باید امیدوار بود گریبان فیلمهای دیگری به خصوص درام تأملبرانگیز وارونگی و دستاورد تحسینبرانگیز اژدها وارد میشود را نگیرد.