احمد کیارستمی پسر ارشد زنده یاد عباس کیارستمی برخلاف برادرش بهمن از زمان مرگ پدر تا امروز چندان در رسانهها حضور نداشته است و جز در شبکه های اجتماعی آن هم به شکل مرور خاطرات کمتر درباره وقایع قبل و بعد مرگ پدرش صحبت کرده است، اما به تازگی در گفتوگویی به برخی نکات مهم از پرونده پزشکی پدرش و آخرین روزهای او اشاره میکند.
احمد کیارستمی در گفت وگو با شرق وقتی در مقابل این سوال که جنس پیگیریهای او با برادرش بهمن در داستان پرونده عباس پدرشان متفاوت است قرار میگیرد جواب جالبی میدهد: «بههرحال آدمها، حتی در یک خانواده، تجربههای متفاوتی در زندگی داشتهاند و برخوردهای متفاوتی دارند. راستش دلیل زیادی هم برای مقایسه آدمها نمیبینم، حتی دو برادر یا پدر و پسر. تنها چیزی که غیر از فاکتورهای طبیعی معمول به ذهنم میرسد این است که چون بهمن با روحیه پیگیرش مشغول رسیدگی به همان بخشی است که فرمودید، من این امکان را دارم که کمی با فاصله به موضوع نگاه کنم. اجازه بدهید از فرصت استفاده کنم و همینجا از بهمن برای پیگیریهایش تشکر کنم.»
کیارستمی در مورد آخرین وضعیت پرونده پزشکی پدرش میگوید طبق گفته عادل مقدس وکیل خانواده، اطلاع رسانیها در مورد روند پرونده صحیح نبوده و گزارش موجود که به تازگی به عنوان گزارش اولیه به خانواده کارگردان بزرگ سینمای ایران و جهان ارائه شده هنوز جای بررسی بیشتری دارد با این حال یک مورد قصور پزشکی و سه مورد قصور انتظامی در این پرونده به وضوح مشخص شده است. احمد کیارستمی در ادامه درباره رضایت خانواده کیارستمی از روند بررسی پرونده پزشکی هم میگوید: «ما هنوز تا حصول نتیجه راه در پیش داریم. این فقط اولین گزارش یکی از چند نهاد مربوطه است. من فکر میکنم مخاطبان این پرونده فقط خانواده کیارستمی نیستند. از یک طرف جمع بزرگی از دوستداران پدرم بیصبرانه منتظرند تا ببینند نتیجه این پرونده به کجا خواهد رسید. از طرف دیگر گروه بزرگی از مردم که مشکلات مشابهی داشته، ولی امکان عنوانکردن مشکلشان را به این شکل نداشتهاند، چشم به این پرونده دوختهاند. ما همچنان امیدواریم که گزارش نهایی نهفقط برای ما که برای اکثریت این مخاطبان قانعکننده باشد.»
اما نکته مهمی که پسر ارشد کیارستمی به آن اشاره میکند نگرانی او از توجه نکردن به ریشه های این ماجراست: «قبلا هم گفتهام، نگرانم که فقط یک نفر یا یک تیم در این داستان گناهکار شناخته شود، درحالیکه این مشکل خیلی ریشهایتر از یک پرونده است. نگرانم از این فرصتی که برای نگاهی ریشهایتر برای بررسی این مشکل پیش آمده، استفاده نشود. من فکر نمیکنم کسی بتواند منکر اشکالات و ناکارآمدی سیستم موجود باشد. هیچکدام از مسئولان فعلی هم گناهی در ایجاد ناکارآمدی سیستم موجود ندارند، ولی عکسالعمل درست و اقدام برای تصحیح این مشکلات مسئولیت کسانی است که درحالحاضر در این سیستم تصمیمگیرنده هستند؛ بهعنوانمثال این حق بیماران است که بتوانند سابقه یک دکتر را چک کنند. این حق بیماران است که بهدرستی درباره مشکلات و مریضیشان اطلاعات دریافت کنند. وجود هرکدام از این دو مورد ساده به احتمال قریببهیقین میتوانست سرنوشت دیگری را برای پدرم (و مطمئنا بسیاری از بیماران دیگر) رقم بزند.»
احمد کیارستمی در ادامه میگوید شکایت یا حتی ناراحتی، عصبانیت، نظرهای شخصی و جملاتی که قبل و بعد از فوت پدرش از هر طرفی گفته شده، در اصل قضیه تأثیری ندارد و مهمترین مسئله اتفاقاتی است که در روند پروسه درمانی عباس کیارستمی در ایران اتفاق افتاده است: «این که فلان فرد، فلان ارگان یا رئیس فلان کمیسیون، نظر شخصیشان (از هر طرف و بدون اطلاع از جزئیات پرونده) چیست؛ قاعدتا نباید در روند قضاوت پرونده و صدور حکم تأثیری بگذارد. مگر اینکه حرفها را به عنوان مطلع یا کارشناس گفته باشند که درآنصورت جزو پرونده است و میتواند پیگیری شود.»
اما در بخش مهمی از این گفتوگو از احمد کیارستمی درباره نقش امید روحانی که خیلیها او را یکی از مهمترین مطلعین پرونده کیارستمی میدانند پرسیده میشود. روحانی که به نظر یکی از مهمترین چهره های این پرونده است و اصلا به دلیل رفاقت دیرینه اش با کیارستمی این کارگردان با نظر او به بیمارستان جم رفته در دو ماه اخیر هیچ واکنشی از خود نشان نداده و حتی در مراسمها هم دیده نشده است. کیارستمی بسیار محفظه کارانه اما با طعنهای عجیب در مورد روحانی صحبت میکند: «آقای امید روحانی جزو کادر پزشکی بیمارستان «جم» هستند و چون پرونده همچنان باز و در دست بررسی است، من از اظهارنظر در اینباره خودداری میکنم. من دوست پزشکی دارم که در هفته هیچوقت دیرتر از ساعت ۹-۱۰ به خانه نمیرود و همیشه میگوید «شغل من با جان آدمها سروکار دارد. شب دیر خوابیدن باعث میشود نتوانم با تمام ذهن و تمرکزم در اطاق عمل حضور داشته باشم». من برای این دوست پزشکم و همه پزشکان اینچنینی، به دلیل مسئولیتپذیریشان احترام زیادی قائلم. کاش دوستان آقای روحانی هم بتوانند چنین حرفی بزنند.»
اما کیارستمی چند روز پیش از مراسم خاکسپاری پدرش در تهران از مردم علاقه مند درخواست کرده بود با لباس نو و تمیز به تشییع او بروند، اما این درخواست احمد چه دلیلی داشت؟ : «پدرم بهشدت به نحوه لباسپوشیدن و آراستگی دقت میکرد. یادم میآید وقتی بعد از ماهها دیدمش و ریشم را اصلاح نکرده بودم اولین جملهاش این بود که چرا اصلاح نکردهای؟! کافی بود لباسم چروک باشد تا متلکی در اینباره بشنوم. روز قبل از تشییع دیدم دوستی در فیسبوک عکس لباس سیاه چروکیدهای را پست کرده بود با این عنوان که برای مراسم آماده میشود. فکر کردم اگر خود بابا بود اصلا خوشش نمیآمد؛ به این دلیل آن بخش از یادداشت را نوشتم که البته همانطور که در یادداشت آمده بود، فقط یک پیشنهاد بود.»
اما رفتار جالب دیگر احمد کیارستمی پس از مرگ پدرش این بود که به مرور در شبکههای اجتماعی عکسها و نامههای قدیمی را پدرش میکند، دلیل این کار هم از زبان او شنیدنی است: «بعد از اینکه عمدتا اخبار درباره پدرم تبدیل شد به بگومگوهای ناخوشایند، دوستی بهدرستی گوشزد کرد من به عنوان پسر ایشان، باید حواسم باشد تصویر انسانی و محترمی که پدرم سالها با زحمت ساخته، با چند مطلب و عکس در این مقطع خدشهدار نشود. ضمنا آخرین باری که با پدرم اسکایپ کردم، ایشان در حیاط منزل بهمن مشغول استراحت بود. وقتی خواستم دخترم در اسکایپ ببیندش، فقط ۲۰-۳۰ ثانیه جلوی دوربین تلفن دختر عمهام، هما آمد و بعد حاضر نشد بیشتر اسکایپ کند. گفت نمیخواهم تارا (دختر من) این تصویر بیمارگونه از من یادش بماند. من با انتشار این عکسها و مطالب سعی دارم یادآور تصویری دور از این جنجالها از پدرم باشم.»
9411