علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی به تازگی مصاحبه مفصلی را در مورد عملکرد دوساله خود در این نهاد سینمایی انجام داده و به موضوعات مختلفی از جمله تشکیل کمیته معرفی فیلمهای ایرانی به اسکار، مالکیت سینما فرهنگ، پخش فیلمهای سینمایی و وامهایی که این نهاد در اختیار فیلمسازان قرار میدهد، اشاره کرده است.
بنیاد سینمایی فارابی را میتوان مهمترین نهاد سینمایی کشور از ابتدای انقلاب نامید. فارابی از دهه 60 به عنوان متولی سینمای ایران شناخته شد و با ارائه تجهیزات و وامهایی که به فیلمسازان اختصاص میداد، به نوعی چرخه سینمای کشور را به حرکت درمیآورد. اما در طول 4 سال گذشته این بنیاد رویکرد خود را نسبت به برخی مسائل عوض کرده و به صورت تدریجی به کوچک سازی و چابک سازی روی آورده است. علیرضا تابش که نزدیک به دوسال، مدیرعاملی این بنیاد سینمایی را به عهده دارد، به مناسبت هفته دولت، توضیحاتی را در مورد عملکرد این بنیاد سینمایی ارائه کرده است.
شاید خیلی از فعالان سینما با شنیدن نام بنیاد سینمایی فارابی، یاد واژههایی نظیر وام و یا تجهیزات فنی بیافتند، زیرا این بنیاد سالهاست که با ارائه وام و یا تجهیزات فنی، به ساخته شدن فیلمهای سینمایی کمک میکند. اما علیرضا تابش مدیرعامل «فارابی» با انتقاد از برخی سینماگران که به دلیل پذیرفته نشدن فیلمنامههایشان علیه این بنیاد مصاحبه میکنند، در گفتوگو با ایسنا درباره عملکرد فارابی در اعطای وام به فیلمسازان میگوید: «به گمان من آنهایی که متأسفانه بنا به دلایلی از جمله ضعف در فیلمنامه، موفق به اخذ حمایت از بنیاد فارابی نشدهاند، در برخی رسانهها اظهاراتی میکنند که حق انتقاد دارند و من هم به نظراتشان احترام میگذارم، اما آن نظرات منطبق بر واقعیت نیست و دوستان منتقد همهی حقیقت را نمیگویند. بنیاد سینمایی فارابی یک نهاد فرهنگی است ولی عدهای تصورشان این است که عابر بانک است. عدهای فهم و تلقیشان از بنیاد فارابی این است که اینجا یک عابر بانک است که میرویم و رقمی برمیداریم و کارخودمان را میکنیم. نه؛ اینجا یک نهاد فرهنگی است و ما با اهالی فرهنگ و هنر سر و کار داریم. اگر هم از تولیدات سینمایی و فرهنگی حمایتی میکنیم، در بستر یک گفتمان همدلانه و شفاف این گفتوگوها و حمایتها انجام میشود.کارنامهی ما در سال گذشته کارنامهی متنوع و پرحجمی بوده، امیدوارم کسانی که بنا به دلایلی نمیتوانند از حمایت فارابی بهره مند شوند،با سعه صدر اظهار نظر کنند. یا در کارشان تجدید نظر کنند یا سعهی صدرشان را بیشتر کنند یا اینکه سرمایهگذارانی را در بخش خصوصی پیدا کنند که از فیلم آنها حمایت کنند.»
در طول سالیان گذشته بسیاری از سینمارگران، به دلایل مختلف خواهان تعطیلی یا خصوصی سازی بنیاد سینمایی فارابی شدند و علت این موضوع را هم دولتی بودن این بنیاد عنوان کرده بودند، اما در رابطه با این موضوع تابش نظر جالبی دارد و میگوید که هیچ نظامی، نهادی که با دست خود، ساخته است را تعطیل نمیکند: «فارابی با تعاریف و ماموریتهای دهه 60 و دهه 70 که دوران طراحی و تاسیس و راهندازی سینمای نوین ایران بوده است، شاید امروز دیگر نیازی به آن نباشد ولی فارابی به عنوان یک نهاد موثر حمایتی و مدیریتی سینمای حرفهای متناسب با وضعیت و شرایط روز یک ضرورت است . بنیاد سینمایی فارابی در سینمای ملی ما یک نشان معتبر و تعریف شده است. همچنین «fcf» امروز نشان و شاخصه حضور سینمای ایران در مجامع بینالمللی سینمایی امروز دنیاست. هیچ نظامی نهادهایی را که با دست خودش و خون دل ساخته شده است تعطیل نمیکند.»
اما در دولت قبل، بنیاد سینمایی فارابی به سمت ساخت فیلمهای فاخر و بسیار پرهزینه روی آورد و بسیاری از بودجه خود را برای ساخته شدن اینگونه فیلمها کنار گذاشت. با تغییر دولت این سیاست پیگیری نشد و چابک سازی و کوچک سازی در دستور کار مدیران بنیاد فارابی قرار گرفت. علیرضا تابش درباره تخصیص بودجه فارابی به چند فیلم سینمایی که در گذشته انجام میشد، اینگونه صحبت به میان میآورد: «بعضی جاها سرمایهگذاری ما روی این موضوعات بوده و هست. ولی یک چیز را ما دقت کردیم؛ فراموش نکنید که در سالهای نهچندان دور فارابی سرگرم تولید صرفاً چند فیلم پر هزینه میشد. ما در کنار توجه به یکی دو موضوع استراتژیک، به چهل فیلم دیگر هم توجه کردیم و ژانرهای متنوع دیگر، مثل موضوعات اجتماعی، دینی، خانوادگی، طنز، کودک و نوجوان را هم حمایت کردیم تا حمایتها صرفاً به یک سمت و سو نرود. شاید برای یک مدیر سینمایی راحتتر باشد که در سال پنج فیلم تولید کند و به هر کدام هم چند میلیارد تومان پول تزریق کند و بعد بنشیند و ببیند چطور میشود! در این دوره چنین سیاستی در فارابی اتخاذ نشد. در دورهی جدید با توجه به سیاستگذاری انجام شده و البته شرایط اقتصادی کشور و توان مالی فیلمسازان بخش خصوصی، بنیاد فارابی از سرمایهگذاری روی صرفا فیلمهای پرهزینه فاصله گرفت و بودجهای را که دارد بین فیلمهای بیشتری توزیع میکند. در فهرست حمایتهای فارابی تنوع وجود دارد بین آنها جوانهایی هم بودند که تجربه کردند و فارابی این فرصت را فراهم کرده تا کسی که فیلمنامه قابل قبول و استعداد داشته و خودش توان کارگردانی یک فیلم اول را دارد، فیلمش را بسازد.»
تابش با بیان اینکه ساخت فیلمهای استراتژیک همچنان برای فارابی الویت دارد، معتقد است که اینگونه فیلمها باید مخاطبان خوبی را هم به سالنهای سینمایی بکشانند چون حضور آنها در سبد فرهنگی و سینمایی کشور لازم است:« برخی از آثار سینمایی از نظر استراتژیک تولیدشان برای ما مهم است و این را کتمان نمیکنیم. فیلم «سیانور» هیچ ربطی به فارابی نداشت اما به عنوان یک مدیر سینمایی برای کمک به این فیلم از هیچ تلاشی فروگذار نکردم. چون اعتقاد قلبیِ راسخ من بود که فیلمهایی مثل «سیانور» و «امکان مینا» و «نفس» باید در کشور ما تولید شوند و حضورشان در سبد فرهنگی و سینمایی کشور لازم و ضروری است. اما در کنار این نگاه استراتژیک، در شوراهای فارابی راجع به اینکه فلان فیلم چه میزان امکان جذب مخاطب را دارد هم بحث میشود. ضمن اینکه برخی از موضوعات برای ما ارزش و اولویت است. تفاوت ما با تهیهکنندگان و تولیدکنندگان بخش خصوصی در همین جاهاست که فیلمی مثل «رستاخیز» یا «محمد رسول الله(ص)» را که فیلمهای ارزشمندی هستند و به نوعی میراث فرهنگی سینمای ما محسوب میشوند حمایت کنیم. وقتی سالهای بعد برمیگردیم و به کارنامه گذشته نگاه کنیم احساس میکنیم اگر این فیلمها نبود، سینمای ایران آثار مهمی را کم داشت.»
در چند سال اخیر بنیاد فارابی، دیگر همچون گذشته به پخش فیلمهای سینمایی روی نیاورد و در این حوزه کمتر فعالیت کرد. اما با آغاز اکران فیلم «امکان مینا» بیناد فارابی مسئولیت پخش این فیلم را به عهده گرفت. تابش در باره فعالیت مجدد پخش فارابی و نارضایتیهایی تهیه کننده «امکان مینا» از پخش این فیلم توضیح میدهد :« «امکان مینا» فیلم متفاوتی است. فیلم ملودرامِ اجتماعیِ عاشقانهای که قصهاش در بستر تاریخی خاصی پیش میرود و اتفاقاتی در داستان میافتد که شاید مثل بقیهی فیلمهای اجتماعی ایران که مسائل روز را مطرح میکنند نباشد، ولی ما به لحاظ تبلیغی آنچه واقعاً در توانمان بوده –گرفتن تیزر از تلویزیون، که نسبتاً با ما خوب همکاری کردند، بیلبوردهای شهری، کار در فضای مجازی و... انجام دادیم و بقیهاش به تعداد سینماها و مخاطبان برمیگردد.»
تابش در پایان به تشکیل کمیته انتخاب نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار اشاره میکند و از طی شدن مراحل اداری این کمیته برای معرفی نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار خبر میدهد: «مقدمات آن را پیگیری کردیم، تشکیل دبیرخانهی کمیتهی آکادمی اسکار است که مکاتباتش را انجام دادیم، چون به لحاظ قانونی تا اوایل مهرماه بیشتر فرصت نداریم. بنابراین درصدد تشکیل جلساتش هستیم و مکاتبات با خانهی سینما، وزارت ارشاد و نهادهای دیگر انجام شده تا اطلاعاتی به ما بدهند و نمایندگانشان را معرفی کنند و اسامی فیلمهای مجازی که طبق قواعد و مقررات آکادمی اسکارمشمول حال بشوند، به ما برسد و بهزودی سرگرم جلسات اسکار بشویم.»
9412