آی سینما: تا پیش از آغاز دهه 90 و افزایش کسری بودجه سازمان صدا و سیما، تا پیش از مهاجرتهای ریز و درشت یا بیکاری و ممنوع الفعالیت بودن تاثیرگذارترین چهرههای تلویزیون در زمینه آثار نمایشی و تا پیش از افزایش قارچ گونه شبکههای جدید در تلویزیون هیچ گاه تا این اندازه رسانه ملی درگیر حرکت در دایره پخش فیلمها و سریالهای تکراری نبود. نهایت تکراری بودن آثار جایش در باکسهای سر ظهر بود که آن هم نه همه شبکهها که برخی مجبور به استفاده از آن بودند. در کنداکتور تلویزیون همیشه شبکههای اصلی تلویزیون به تولید سریال مشغول بودند.
در زمینه پخش سریالهای خارجی هم آثار بسیار متنوعی غیر از سریال های بی بو و خاصیت کره ای که هیچ ارزش افزوده ای برای مخاطب ایرانی به لحاظ فکری ندارد جایگزین سریال هایی چون «پوآرو»، «ارتش سری»، «شرلوک هلمز»، «درک»، «پزشک دهکده»، «پرستاران»، «قصههای جزیره» و ... شدهاند.
این روزها شبکه نمایش تصمیم گرفته برای چندمین بار به سراغ پخش فیلم های دنباله دار برود و در کنداکتور خود پخش دوباره «جنگ ستارگان»، «ارباب حلقه ها»، «مرد عنکبوتی»، «دزدان دریایی کارائیب»، «هری پاتر»، «نابودگر» و ... را قرار داده و از طرف دیگر باز هم هفته فیلم جکی چان گذاشته شده که پیش از این هم چنین هفته فیلمی در این شبکه پخش شده بود. این ها فیلمهایی هستند که نه تنها در این شبکه چندین بار به نمایش درآمده اند بلکه در شبکههای مختلف تلویزیون هم به بهانه های ریز و درشت روی آنتن رفته اند. یک نکته بسیار جالب دیگر هم در شبکه نمایش وجود دارد. در سایت این شبکه اعلام شده در شهریور ماه قرار است 4 فیلم سینمایی جدید از این شبکه روی آنتن برود. دقت کنید تنها 4 عدد. این اتفاق در ماه قبل هم رخ داده بود.
این در حالی است که شبکه نمایش به طور متوسط روزانه 5 باکس برای پخش فیلم سینمایی اختصاص داده که در ماه می شود 150 باکس، از این تعداد تنها 4 باکس به پخش فیلم غیر تکراری اختصاص دارد و باقی آثاری است که به تناوب از این شبکه و شبکههای دیگر روی آنتن رفتهاند. در باکسهای پخش سریال هم دو سریال دهها بار پخش شده «قصههای جزیره» و «در برابر آینده» بار دیگر از این شبکه روی آنتن رفتهاند و احتمالا بعد از این دو سریال هم به پخش سریالهای تکراری ادامه خواهد داد. همان کاری که شبکه آیفیلم درباره سریالهای ایرانی میکند و باقی شبکه ها هم در هر دو زمینه!
یعنی مخاطب تلویزیون از شبکه تخصصی فیلم و سریال تنها ماهی 4 فیلم سینمایی جدید میبیند و در کل باکسهای باقی مانده، حتی در باکس سینمای کلاسیک، آثاری تکراری پخش میشوند. آثاری که پیش از این به اندازه انگشتان چند دست و چند پا از این شبکه و شبکه های دیگر روی آنتن رفتهاند.
اما این همه ماجرا نیست، فقط شبکه نمایش مشغول پخش آثار تکراری نیست، اصلیترین شبکه های تلویزیون که زمانی داشتن سریال اختصاصی جزو مهمترین وظایف و ماموریتهایشان بود انگار دیگر برایشان مهم نیست که سریال جدید داشته باشند یا نه. پخش چندین باره سریال «دیوار» به کارگردانی سیروس مقدم در باکس اصلی سریالهای شبکه یک و پخش چندین باره سریال «دولت مخفی» به کارگردانی راما قویدل در شبکه دو در حالی اتفاق میافتد که طی شش ماه ابتدایی امسال تعداد سریالهای غیرتکراری چهار شبکه اصلی تلویزیون به زور از انگشتان دو دست تجاوز میکند و سریال هایی که توانسته باشند طیف وسیعی از علاقه مندان را به خود جذب کنند کمتر بودهاند.
همه اینها در حالی اتفاق می افتد که تلویزیون جز سه برنامه «خندوانه»، «نود» و «دورهمی» هیچ برنامه یا سریال پرمخاطب دیگری ندارد که از میان این سه برنامه تا قبل از نیمه مهر دو برنامه «خندوانه» و «دورهمی» به دلیل آغاز ایام سوگواری محرم و صفر تعطیل خواهند شد. خبری هم از ساخت سریال مناسبتی دندانگیری برای این ایام شنیده نمیشود تا امید مخاطبان به سریال های مناسبتی که پیش از این برگ برنده های تلویزیون برای جذب مخاطب بود تبدیل به ناامیدی شود. در این میان دسترسی مردم در هر سنی به محصولات جذاب و روز دنیا روز به روز آسانتر میشود ولی برخلاف روند طبیعی در چنین مواقعی بایدها و نبایدهای تلویزیون در استفاده از چهرههای تاثیرگذار و مهم سینما و لیست سیاه رسانه ملی درباره استفاده از هنرمندان روز به روز طولانیتر شده تا به لحاظ نیروی انسانی متخصص هم این رسانه را تحت فشار شدیدی قرار گیرد و توان رقابت با رقبای خارجی خود را نداشته باشد و چون نمیتواند کنداکتور خود را خالی بگذارد مدام به پخش تکراری آثار گذشته می پردازد.
از آن طرف با مهاجرت برخی چهرهها به خارج از کشور یا قرار گرفتن آنها در لیست ممنوع الکارهای تلویزیون حتی امکان پخش دوباره برخی از این سریالها مثل «نرگس»، «دلنوازان»، «کمکم کن»، «ستایش 2»، «تاوان»، «کارگاه شمسی و مادام»، «همسفر»، «بدون شرح»، «زیر آسمان شهر 1» و ... هم وجود ندارد و نتیجهاش میشود این که سریالی در طول چهار سال پس از زمان ساخت خود 6 بار روی آنتن تلویزیون برود که از این شش بار 2 بار آن در باکس اصلی پخش سریالهای اصلی آن باشد.
بخش مهم دیگر ماجرا هم بدهی بالای تلویزیون در بخش خرید حق امتیاز آثار خارجی برای دوبله و پخش در تلویزیون است. مقروض بودن چند میلیون دلاری صدا و سیما به طرفهای خارجی باعث شده آنها حاضر نباشند در خصوص دادن حق امتیاز برخی فیلم ها و سریال های قابل پخش در ایران با مدیران تلویزیون به مذاکره بنشینند.
این مواردی که ذکر شد بخش ملموس و بدون نیاز به جستجو است وگرنه که اگر قرار باشد کنداکتور تمام شبکههای مختلف تلویزیون یک به یک مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرد آن وقت عمق فاجعه جاری در تلویزیون نمایانتر خواهد شد.
از سال 1390 به این طرف تلویزیون روز به روز فقیرتر میشود، هم به لحاظ مالی و هم به لحاظ محصول، از یک طرف خط قرمزهای خودساخته و موجود در تلویزیون اجازه همکاری و استفاده از توانایی های همه هنرمندان را نمیدهد، از سوی دیگر دیر پرداخت شدن دستمزدها عده دیگری را از همکاری مجدد با رسانه ملی منصرف کرده است. همچنین بسیاری از سازندگان آثار از سر و کله زدن و جنگیدن با مدیران سختگیر تلویزیون برای ساخت یک اثر غیر خنثی و تاثیرگذار خسته شدهاند و ترجیح میدهند سر و کلهشان به ساختمان جام جم نیافتد. و جالب است که در این بین مدام می شنویم که چهرههای سیاسی و فرهنگی تنها به مردم اعتراض میکنند که چرا به سراغ شبکه های ماهوارهای میروند و چرا کمتر کسی جز در موارد معدود به محصولات تلویزیون اعتنا میکند و چرا اگر حرفی هم در سطح جامعه درباره تلویزیون و محصولاتش زده میشود بیشتر از جنبه پرداختن به حاشیههاست نه متن.
وضعیت فعلی تلویزیون در زمینه آثار نمایشی چه به لحاظ کمیت مخاطب و چه به لحاظ کیفیت در بدترین روزهای خود به سر میبرد و به نظر میرسد نه این گزارش هشدار دهنده و نه هزار نمونه دیگر مثل گزارش نمیتوانند بر مدیران تلویزیون برای ایجاد تغییرات ساسی در روش کاری شان تاثیری بگذارد. فقط باید امیدوار بود قبل از آنکه بخش بیشتری از مردم در اعتراض به این تکرار مکررات تلویزیون خود را خاموش کنند، دری به تخته بخورد و اتفاقات دیگری در رسانه ملی رخ دهد.
9411