حامد بهداد این روزها فیلم «نیمه شب اتفاق افتاد» به کارگردانی تینا پاکروان را بر پرده سینماها دارد و پیش از آن «هیهات» از او اکران شده بود و بعد از این هم قرار است با «هفت ماهگی» در اکران حضور داشته باشد. بهداد در تازهترین گفت وگوی خود که به بهانه فیلم «نیمه شب اتفاق افتاد» انجام داده نکات جالبی گفته است؛ از احتمال همکاری با بهرام بیضایی تا هشت سال دوران احمدینژاد و وضعیت تلویزیون.
حامد بهداد در بخشی از این گفتوگو که با «اعتماد» انجام داده در پاسخ به این سوال تا چه حد در انتخاب کردنها نقشها بی پروا عمل میکند میگوید گاهی نقشی را قبول کرده و با خودش فکر کرده جسارت لازم است و گاهی اوقات هم احساس کرده باید احتیاط كند و به نحوی از زیر نقش در رفته است. جالب است یکی از نقشهایی که از زیر آن در رفته نقشی بوده که بهرام بیضایی در فیلم هرگز ساخته نشدهاش «لبه پرتگاه» برای او کنار گذاشته بود: «در فیلم «لبه پرتگاه» بهرام بیضایی لوكیشنی را كه انتخاب كرده بود دوست نداشتم، ولی بعد فهمیدم كه كار من هم خیلی سخت است، برای همین از این نقش فرار كردم. من با آقای بیضایی و جهان نمایشاش ارتباط برقرار نكردم و فكر كردم نمیتوانم كاری كه ایشان میخواهد را انجام دهم یا ترسیدم ایشان من را به عنوان یك بازیگر كم هوش قضاوت كند. اینها به هر حال ترسهای بازیگران است و با آنكه این فیلم تا جایی پیش رفته بود اما پیشنهاد را رد كردم.»
اما در مقابل بهداد مثالی هم برای جسارت خود میزند که جالب است، نقاش فیلم «شبانه روز» كیوان علیمحمدی و امید بنكدار، نقش نسبتا کوتاهی که هیچ اثری از حامد بهداد در آن وجود نداشت و آنقدر گریم او سنگین بود که بسیاری از مخاطبان حتی پس از پایان فیلم به دنبال پیدا کردن بهداد در فیلم بودند. بهداد در ادامه به نقشی که در فیلم تازه محسن قرایی بازی کرده هم اشاره میکند و آن را نقش سختی میداند:«واقعیت این است كه در جهان نمایش وقتی میخواهی از یك اعتدال و زبان رئالیسم عبور كنی و به حدی كه خود نمایش هم قبلا این كار را انجام داده است، شما دست به هر عمل غیر متعارف هم كه بزنی زیباست، اما گاهی اوقات شما با رئالیسمی مواجه هستید كه آن رئالیسم كار را خیلی سخت و مشكل میكند. من این سختی را سر كار «سد معبر» محسن قرایی چشیدم.»
بازیگر فیلم «خانه دختر» میگوید خود را ملزم به رسیدن به آگاهی میداند و بعد تلاش میکند این آگاهی را به عنوان یک هنرمند به مردم منتقل کند به همین دلیل هم بیشتر در فیلم هایی با موضوعات اجتماعی حضور دارد، او برای روشن شدن بیشتر حرف خود به وضعیت چند ماه گذشته جامعه پزشکی و ماجرای مرگ عباس کیارستمی هم اشاره میکند: «امروز روز متوجه میشوم كه در جامعه پزشكی نسبت به هموطنانم نگاه طبقاتی وجود دارد. بعد از سریال مهران مدیری و اتفاقات بعدیاش دیدم كه نسبت به هموطنان ما بیاحترامی میشود كه این بیاحترامی نزدیك به مرز جنایت است. شما یك خط در میان به هر خانوادهای كه نگاه كنید میبینید كه داغدار جرایم پزشكی است. تا جایی كه عباس كیارستمی بالا بلندمرتبهترین كارگردان ما كه جزو مفاخر ایران زمین محسوب میشود به خاطر سهلانگاری و سادهانگاشتن و به خاطر نگاه طبقاتی چه آسان از دست ما میرود. وقتی من متوجه این میشوم، وقتی در طول ٢٠ سال بازیگری در سینما با این همه فیلمنامهنویس و كارگردان، با این همه مطبوعاتی و هنرمند حرف زدهام وقتی متوجه این میشوم معلوم است كه این موضوع را به جامعه خودم منتقل میكنم. در نتیجه فیلمهایی را گزینش میكنم كه بتواند به سطح آگاهی جامعه من چیزی اضافه كند.»
بازیگر «سعادت آباد» در ادامه به دفاع از کارنامه کاری خود در 15 سال اخیر می پردازد و میگوید:«من در كارنامهام فیلمی وجود ندارد كه ناگزیر از بازی كردن در آن بوده باشم. هر كاری بازی كردم دلیلی برایش داشتم؛ یا دلیلش مالی بوده یا نقش را دوست داشتهام یا فیلمنامه را میپسندیدم یا اینكه به كارگردان آن علاقه داشتم. اما اینكه شرفم را گرو بگذارم و ناگزیر باشم فیلمی را بازی كنم، هیچوقت این طور نبوده است. در دوران بازیگریام هیچوقت این طور نبوده كه علیه مردم فیلمی را بازی كنم. هیچوقت نخواستهام فیلمی را بازی كنم كه مردم دوست نداشته باشند.»
اما پاسخ بهداد وقتی در مقابل سوال درباره وضعیت کاریاش در هشت سال دولت نهم و دهم قرار میگیرد:«من شاهد بیكاری خیلی از همكارانم در آن هشت سال بودم ولی من كار كردهام. شاید بعضی از كارها را نباید بازی میكردم. شاید نباید دست به تغییر روند طبیعی هر كار بزنی.»
به گفته این بازیگر برخلاف برخی نظرات، کم کار شدن یک سری از بازیگران در آن دوره هشت ساله به علت بیکار شدن برخی کارگردانان سرشناس نبوده و دلایل دیگری داشته که البته خود او هم از آن دلایل چیزی نمیگوید با این حال معتقد است سینمای آن دوره تغییراتی هم در روند سینمای ایران ایجاد کرده، روندی که در دولت جدید تکرار نشده است: «در آن هشت سال فكر میكنم ما تغییراتی را از آن دوره داشتهایم؛ مثلا افزایش ساخت فیلمهای اجتماعی حاصل همین دوران است. مثل «جدایی نادر از سیمین»، مثل «سعادت آباد» و. .. به نظر من در آن دوره، معدل پنهانكاری و دروغ زیاد بود و هنوز غبارش با ما هست. تعریف هر كسی از اخلاق یك چیز است، اما اخلاق باید از بالا محافظت شود تا به مردم برسد و اگر این اتفاق نیفتد مردم گمراه و بیراه میشوند. هنوز هم اینها را میبینیم. در این دوره هم میبینیم كه خیلی اوضاع تغییری نكرده است. اگر هم تغییر رخ داده آنقدر محسوس نیست؛ تفاوت عجیبی بین این سالها و آن دوره نمیبینیم یا اگر هم هست باید خیلی بیشتر از این باشد تا به چشم بیاید. ما این توقع را داریم.»
بازیگر سریال «یک مشت پر عقاب» که در جشنواره فجر سال گذشته اعتراض شدیدی به تلویزیون کرده و گفته بود:«تلویزیون ما ورشکسته است! تلویزیون ما توسط خودمان تماشا نمیشود!» با نزدیک به گذشت یک سال و حتی تغییر رئیس سازمان صدا و سیما معتقد است نه تنها وضع بهتر نشده که بدتر هم شده: «تلویزیون به نظرم خیلی بدتر از آن چیزی است كه آن زمان گفتم. تلویزیون مخاطبش را از دست داده است. هیچ سریالی تماشا نمیشود. هیچ فیلمی دیده نمیشود. همهچیز مانند كم آبی و خشكسالیمان شده است.»
9411