دومین نشست از دومین روز سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر به فیلم سینمایی «شماره 17 سهیلا» به کارگردانی محمود غفاری اختصاص داشت. نشست این فیلم با حضور محمود غفاری (کارگردان، نویسنده و تدوینگر)، امیر سیدزاده (تهیهکننده)، محمد سیدزاده (مدیر تولید)، مهدی ابراهیمزاده (صدابردار)، محمد توکلی (تدوینگر)، مهناز جارچی (دستیار کارگردان و طراح صحنه و لباس)، زهرا داود نژاد و مهرداد صدیقیان (بازیگران) بعد از نمایش فیلم برگزار شد. از نکات جالب این نشست حضور خانواده داودنژاد شامل علیرضا داونژاد، رضا داودنژاد و دختر زهرا داودنژاد (یلدا) بود.
محمود غفاری در شروع صحبتهایش به این نکته اشاره کرد که ایده «شماره 17 سهیلا» را از دغدغههای شخصی خودش گرفته است: «چون خودم در آستانه 40 سالگی هستم و در اطرافم افراد زیادی هستند که حس کردم آنها هم وارد مرحلهای بحرانی شدهاند، این مساله از جنبه سینمایی برایم جالب شد و تصمیم گرفتم به آن بپردازم. در ساخت فیلم سعی نکردم این بحران را آسیبشناسی کنم یا از منظر جامعهشناسی به آن نگاه کنم، چون به نظرم مسئولیت فیلمساز فقط طرح موضوع است و آسیبشناسی در مراحل بعدی قرار میگیرد.»
او در ادامه به یک آگهی که چند سال پیش در روزنامه دیده و جرقه اصلی قصه فیلم را زده بود، اشاره کرد: «موسسهای به نام «صندلی سفید» تبلیغی در روزنامه داده بود که من ثبت نام کردم و برای درک بیشتر فضا به آنجا رفتم و فیلمبرداری هم کردم. البته نام اولیه فیلم هم «صندلی سفید» بود که بعد به «شماره 17 سهیلا» تغییر پیدا کرد.»
غفاری در ادامه توضیح داد: «در این موسسه خانمهای مختلفی را دیدم که در موقعیتهای متفاوتی قرار گرفته بودند، اما در ایران خیلی سخت میتوان طوری به موضوعات پرداخت که دچار ممیزی نشوند. خوشبختانه تا همین جای قصه هم با ما همکاری کردند و به سانسور و ممیزی نرسیدیم.»
با توجه به سکانس پلان بودن فیلم، غفاری توضیحاتی هم درباره جلسات تمرین و دورخوانی اضافه کرد: «من اصولا عادت ندارم قبل از شروع فیلمبرداری با بازیگران مراحل تمرین داشته باشم. هر زمان که فیلمبرداری میکنم، همه چیز برایم آغاز میشود. البته با مهرداد صدیقیان و زهرا داودنژاد از ماهها قبل در ارتباط بودم و راجع به فیلم حرف میزدیم. از آنجایی که فیلم اول بود خیلی به دنبال تهیهکننده گشتم، چون اکثر تهیهکنندگان به دنبال سوپراستار و بازگشت سرمایه هستند. جا دارد از آقای سیدزاده بابت تمام حمایتهایشان تشکر کنم.»
مهدی ابراهیمزاده صدابردار این فیلم در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران که صدابرداری با بوم چه نقاط قوتی دارد، گفت: «من چند جلسه با آقای غفاری صحبت کردم و ایشان به خاطر سکانس پلان بودن فیلم نگران بودند تا سایه بوم در شیشه دیده نشود، اما کار با میکروفن بیسیم، صدای تمیزی به ما ارائه نمیداد. هرچند کار با بوم بسیار دشوار بود، اما برای فیلم مطلوبتر به نظر میرسید.»
در ادامه غفاری در پاسخ به نظر یکی از خبرنگاران که عقیده داشت بسط و گسترش فیلم در بخشهایی از کنترل خارج میشد، گفت: «این فیلم ظرفیت تلخ شدن داشت و من سعی کردم از تلخی فاصله بگیرم، چون فیلم قبلیام تلخ بود و میخواستم در این فیلم تجربه دیگری داشته باشم. به نظرم وقتی میبینیم مخاطب از فیلم خوشش آمده باید به خاطر او کمی کوتاه بیاییم. تهیهکنندههای زیادی بودند که فضای فیلم را قبول نمیکردند اما آقای سیدزاده ماند و حمایت کرد. فکر میکنم اگر هرکس جز خانم داودنژاد بازی میکرد، معلوم نبود چه اتفاقی برای فیلم بیافتد.»
زهرا داودنژاد به دنبال صحبتهای کارگردان از بازگشت دوباره به محیط سینما ابراز خوشحالی کرد و درباره بازی خودش گفت: «خداوند مرا دوست داشت که بعد از مدتها فاصله از محیط حرفهای توانستم با فیلم خوبی به سینما برگردم. در این مدت به دلیل فضاهای کاری و نوع قصهها نتوانسته بودم نقشی ارائه کنم اما با این فیلم احساس کردم موضوع خیلی سرراست تعریف شده و در آن دروغی در کار نیست. اما نکته حائز اهمیت برای من این بود که چون قصه مربوط به یک زن است برایم خیلی مقدس شد. دغدغه، نیاز و کمبودهای یک زن از نکات بسیار مهمی است که این قصه همه آنها را در برمیگیرد.»
داودنژاد در ادامه توضیح داد: «من قبلا از آقای غفاری فیلم «این یک رویاست» را دیده بودم که بسیار دوست داشتم. ایشان شعورمندی زیادی راجع به کارهایشان دارند. البته که باید بگویم کار بسیار سختی را هم انجام دادهاند. بالاخره هر فیلمی که با دل و جان ساخته شود، بر دل و جان هم مینشیند.»
غفاری در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران درباره اینکه چرا به دغدغه مردان فیلم پرداخته نشده بود، گفت: «تاکید میکنم من مخالفم فیلمساز بخواهد آسیبشناسی کند، چون من مصلح اجتماعی نیستم. قبل از من خیلی از کارگردانها به مسائل اجتماعی پرداختهاند اما چه اتفاقی افتاده است؟ نمونهاش فیلم «نیاز» آقای داودنژاد که به مساله فقر پرداخته است. بعد از آن چه شد؟ به هر حال سیستم راه خودش را میرود و من به عنوان فیلمساز باید سعی کنم عصبانیتم را کنترل کنم و قصه را طوری تعریف کنم که بتوان از آن لذت برد.»
علیرضا داودنژاد هم که به عنوان مهمان در مراسم حضور داشت، درباره فیلم گفت: «فیلم نمونهای است از چیزی که همیشه دوست داشتم ساخته شود. همه جزییات در «شماره 17 سهیلا» واقعی است، که در عین حال در قالب یک فیلم سینمایی و جذاب میتوان به آن اشاره کرد. من خیلی به فیلم علاقهمند شدم و دوست دارم آن را بارها ببینم. در ضمن از بازی زهرا هم خیلی راضی بودم.»
نیما حسنینسب نیز به عنوان منتقد در بین اهالی رسانه حاضر شد و نظر خود را درباره فیلم بیان کرد: «به نظر من بیش از هر چیز، فیلم فرم بسیار درجه یکی دارد که میتوان متوجه حساب شده بودنش، شد. در این فیلم میتوان متوجه شد فیلمساز سینمای موردعلاقه خود را به خوبی تماشا کرده و آن را به خوبی در سینمای خود تعریف کرده است. بازی فوقالعاده زهرا داودنژاد علاوه بر این که چشمگیر است، بسیار هم جسورانه است. باید بدانیم اگر فیلمی خوب است، بخش اعظم آن مدیون فرم است.»
در پایان نشست، سروش صحت هم که در جلسه حضور داشت به تمجید از فیلم پرداخت: «من از سر فیلمبرداری میآیم و نگران بودم در سالن خوابم ببرد. چون خر و پف هم میکنم، نگران بودم آقای غفاری نزدیک من نشسته باشد اما نه تنها خوابم نبرد، بلکه حتی نتوانستم چشم بردارم و برای دیدن فیلمهای سانس بعد انرژی گرفتم.»
حجتالله ایوبی (رییس سازمان سینمایی) و محمد حیدری (دبیر سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر از دیگر مهمانان این نشست بودند.
بعد از پایان نشست رسانهای فیلم «شماره 17 سهیلا»، از کتاب سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر با حضور محمد حیدری دبیر جشنواره و دیگر اهالی رسانه و منتقدان رونمایی شد. این کتاب به شکل کلاکت طراحی شده که نماد جشنواره امسال است.